صلوات
هفته پیش یه شب مادر جون کلاس داشتن.منم هرچی بهت اصرار کردم بیای بالا خوابیده بودی روی زمین و میگفتی.اصلا نمیشه! من میخوام پایین باشم.تو برو.منم دیدم هیچ راهی نداره اومدم بالا.بابا علی سراغتو گرفت گفتم پایینه.گفت پیش کی؟ گفتم هیچ کس .خودش تنها نشسته میگه من نمیام بالا.بابا علی هم تند دوید اومد پیشت.بعد از یه ساعت راضی شده بودی باهاش بیای بالا.بابا علی میگفت داشته دنبال ماژیک تو میگشته که شما بهش گفتی بابا علی بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد تا پیدا بشه! واقعا بعضی وقتها انگشت به دهان میمونم از چیزایی که یاد گرفتی!